Image and video hosting by TinyPic یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور.......کلبه ی احران شود روزی گلستان غم مخور
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] آن که به عیب خود نگریست ، ننگریست که عیب دیگرى چیست ، و آن که به روزى خدا خرسندى نمود ، بر آنچه از دستش رفت اندوهگین نبود ، و آن که تیغ ستم آهیخت ، خون خود بدان بریخت ، و آن که در کارها خود را به رنج انداخت ، خویشتن را هلاک ساخت ، و آن که بى‏پروا به موجها در شد غرق گردید ، و آن که به جایهاى بدنام در آمد بدنامى کشید ، و هر که پر گفت راه خطا بسیار پویید ، و آن که بسیار خطا کرد شرم او کم ، و آن که شرمش کم پارسایى‏اش اندک هم ، و آن که پارسایى‏اش اندک ، دلش مرده است ، و آن که دلش مرده است راه به دوزخ برده . و آن که به زشتیهاى مردم نگرد و آن را ناپسند انگارد سپس چنان زشتى را براى خود روا دارد نادانى است و چون و چرایى در نادانى او نیست ، و قناعت مالى است که پایان نیابد ، و آن که یاد مرگ بسیار کند ، از دنیا به اندک خشنود شود ، و آن که دانست گفتارش از کردارش به حساب آید ، جز در آنچه به کار اوست زبان نگشاید . [نهج البلاغه]

پیامبر آب و رسول باران.... - من و گل نرگس

جستجو در وبلاگ:
Powerd by: Parsiblog ® team.
پیامبر آب و رسول باران....(جمعه 86 مرداد 19 ساعت 7:23 عصر )
 
 
 
و

خداوند گفت:

دیگر پیامبری نخواهم فرستاد !

ز آن گونه که شما انتظار دارید,

 اما جهان هرگز بی پیامبر نخواهد ماند

و آن گاه پرنده ای را به رسالت مبعوث کرد

 پرنده آوازی خواند که

در هر نغمه اش خدا بود

 عده ای به او گردیدند و ایمان آوردند


و خدا گفت: اگر بدانید, حتی با آواز پرنده ای

می توان رستگار شد
خداوند رسولی از آسمان فرستاد

باران, نام او بود

  

همین که باران, باریدن گرفت

 آنان که اشک را می شناختند

 رسالت او را دریافتند

پس بی درنگ توبه کردند و روحشان را زیر بارش بی دریغ خدا شستند
خدا گفت: اگر بدانید با رسول باران هم می توان به پاکی رسید.
خداوند پیغامبر باد را فرستاد

 تا روزی بیم دهد و روزی بشارت پیش باد روزی توفان شد

و روزی نسیم و آنان که پیام او را فهمیدند

روزی در خوف و روزی در رجا زیستند
خدا گفت: آن که خبر باد را می فهمد

قلبش در بیم و امید می لرزد و قلب مومن این چنین است.
خدا گلی را از خاک بر انگیخت, تا معادی را معنا کند,

 و گل چنان از رستاخیز گفت که

 از آن پس هر مومنی که گلی را دید, رستاخیز را به یاد آورد.....
خدا گفت: اگر بفهمید, تنها با گلی قیامت خواهد شد....
خداوند یکی از هزار نامش را به دریا گفت

 دریا بی درنگ قیام کرد

و سپس چنان به سجده افتاد

که هیچ از هزار موج او باقی نماند

مردم تماشا می کردند

عده ای پیام دریا را دانستند

 پس قیام کردند و چنان به سجده افتادند

 که هیچ از آن ها باقی نماند
خدا گفت: آن که به پیغمبر آب ما اقتدار کند

به بهشت خواهد رفت
و به یاد دارم که فرشته ای به من گفت:

 جهان آکنده از فرستاده و پیغمبر و مرسل است

 اما همیشه کافری هست تا باران را انکار کند

و با گل بجنگد.

 تا پرنده را دروغگو بخواند و باد را مجنون و دریا را ساحر
اما هم امروز ایمان بیاور

 که پیغمبر آب و رسول باران و فرستاده باد برای ایمان آوردن تو کافی است...

عرفان نظر آهاری

 
عیدتون مبارک...
 

» نرگس*
»» شاخه نرگس ( نظر)

اوقات شرعی

بازدیدهای امروز: 72  بازدید
بازدیدهای دیروز: 55  بازدید
مجموع بازدیدها: 125148  بازدید
[ صفحه اصلی ]
[ پست الکترونیک ]
[ پارسی بلاگ ]
[ درباره من ]

پیامبر آب و رسول باران.... - من و گل نرگس
نرگس*
» آرشیو یادداشت ها «
دونه های انارم
» موسیقی وبلاگ » اشتراک در خبرنامه «
 
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن